اهمیت تفکر انتقادی در آموزش و پرورش

اهمیت تفکر انتقادی در آموزش و پرورش

سبزوار نیوز / آموزش و پرورش یک دستگاه ” حقیقت ساز ” است .دستگاهی که می کوشد تا با پوشاندن برخی از گزاره های آموزشی و تربیتی در جامه ی حقیقت و از سنین پایین ، نسلی کنترل پذیر با رفتاری پیش بینی پذیر را پرورش داده و به جامعه عرضه کند

سبزوار نیوز/ آموزش و پرورش یک دستگاه ” حقیقت ساز ” است .دستگاهی که می کوشد تا با پوشاندن برخی از گزاره های آموزشی و تربیتی در جامه ی حقیقت و از سنین پایین ، نسلی کنترل پذیر با رفتاری پیش بینی پذیر را پرورش داده و به جامعه عرضه کند .اهمیت این موضوع به حدی است که جامعه شناسی همچون آلتوسر ، دستگاه آموزش و پرورش را یکی از سازوبرگ های ایدئولوژیک دولت می داند که توانسته با نهادینه کردن ارزش های نظام سرمایه داری جهانی ، به تداوم آن کمک نماید و جامعه شناس فرانسوی دیگری همچون بوردیو ، نظام آموزش و پرورش را عامل مهم بازتولید نابرابری های اجتماعی تلقی می کند .آموزش و پرورش یک دستگاه ” حقیقت ساز ” است چون می تواند برخی از مصالح قدرت را در قالب کتاب های درسی و برنامه های پرورشی به عنوان اموری بدیهی و بی نیاز از اندیشیدن ، به مخاطبان خود عرضه و انتظار تبعیت و پیروی از آن ها داشته باشد .البته پرواضح است که به دلیل ناسازگاری میان خرده نظام های سیاسی ، اقتصادی ، فرهنگی و خانواده در ایران ، نظام رسمی آموزش و پرورش کشور نتوانسته به اندازه کافی برنامه های قدرت را اجرایی و در نسل آتی نهادینه سازد . برخی از حقایق موجود در نظام آموزشی کشور به شرح زیر می باشند :

پدیده کنکور و لزوم آمادگی برای آن حتی از مدارس ابتدایی ، رقابت برای قبولی در مدارس تیزهوشان ، یادگیری روش های مطالعه مبتنی بر تندخوانی و تست زنی ، آن چنان در مدارس ما بدیهی تلقی شده که به سادگی بخش عمده ای از توان و امکانات اولیاء و مربیان ، مصروف آن می شود . در عوض مدارس هیچ برنامه ای برای آموزش مشارکتی ” مهارت های زندگی ” نداشته و عملا نسلی تک ساحتی ، ولی فاقد حداقلی از جامعه پذیری را به عرصه زندگی اجتماعی تحویل می دهند .

لزوم رعایت رفتار استاندارد از سوی دانش آموزان در زمینه هایی از قبیل نوع پوشش ، آرایش ، سلوک رفتاری و … به عنوان یک حقیقت بدیهی ، منجر به محو شدن تفاوت های فردی در نظم ایدئولوژیک مدارس ، و حاکمیت نوعی یکسانی مکانیکی شده است. در همین راستا مدارس با جدیت اقدام به تصفیه مدارس از دانش آموزان مغایر با اخلاق بخشنامه ای کرده و این امر را جزء افتخارات خود محسوب می کنند.

در ارائه برنامه های پرورشی مدارس مفروض اصلی عبارت از تصور کودکان به عنوان لوح سفید ، و لزوم  هدایت مونولوگ وار ایشان می باشد .از همین رو است که روش های غیر مشارکتی در تربیت ، به محور نظام آموزشی تبدیل ، و سعی شده تا با بمباران تبلیغی دانش آموزان با برخی آموزه های ناکارآمد پرورشی ، نسلی تابع و خاضع  در برابر قدرت تربیت شود حال آن که واقعیت های موجود از شکست  آشکار چنین تجربه ای حکایت می کنند.

نکته پایانی : در ایران امروز بسیاری از عرصه های فرهنگی – اجتماعی از جمله نظام آموزش و پرورش به جولانگاه تاخت و تاز دولت و بازار تبدیل شده و از وظیفه ذاتی خود یعنی پرورش انسان هایی شجاع ، مسئول و خودآیین باز مانده اند.از همین رو ترویج تفکر انتقادی در میان دانش آموزان می تواند اعتماد به نفس بیشتری در این مصاف نابرابر برای کنش گران به ارمغان بیاورد. معلمان در  این زمینه نقش ممتازی دارند…

نویسنده : مهران صولتی 

این سایت در قبال این مطالب مسؤلیتی ندارد.

لینک منبع خبر

مطالب مرتبط

نظر بدهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.