تعزیه برغمد محرم ۹۵

تعزیه برغمد محرم ۹۵

تعزیه برغمد محرم ۹۵

تعزیه برغمد محرم ۹۵ ، برغمد از توابع پیراکوه جوین شهرستان سبزوار همه ساله در ایام محرم تعزیه خوانی برگزار می شده چون مردم این روستا و اصولا مردم شهر سبزوار از عقاید مذهبی بالایی برخوردارند علاقه زیادی به برگزاری هیئت های عزاداری سالار شهیدان داشته و هرسال اقدام به برگزاری مراسم تعزیه خوانی می کنند.

این روند هم از قدیم در روستای برغمد وجود داشته که با پیگیری های حاج علی برغمدی این هنر زیبا رشد و اعتلای زیادی داشت که تعزیه خوانی به صورت جدی تری در روستای برغمد برگزار شد تا اینکه در کنار مسجد صاحب الزمان روستای برغمد میدان تعزیه بسیار شکیل در حد مردم فهیم روستای برغمد ساخته شد تا مردم روستا برای دیدن مراسم تعزیه خوانی در این میدان گرد هم جمع شوند همچنین تعزیه خوانانم به نامی از استان های ایران از جمله اصفهان ، مشهد و تهران با حضور خود در مراسم تعزیه خوانی زیبایی خاصی را به این مراسم بخشیدند.

تعزیه برغمد محرم ۹۵ در روستای برغمد در مقابل مسجد صاحب الزمان در حضور دیدگان هزاران نفر از استان خراسان رضوی برگزار گردید.

که با حضور چندتن از برترین تعزیه خوانهای ایران به شرح زیر می باشد از جمله :

تعزیه روستای برغمد سال ۹۵

در تعزیه برغمد محرم ۹۵ جلوی مسجد صاحب الزمان با حضور چشمگیر مردم روستای برغمد ، روستاهای اطراف و شهرستان سبزوار برگزار شد.

مسئولان برگزاری مراسم تعزیه خوانی در روستای برغمد

مسئول برگزاری مراسم در روستای برغمد جناب آقای حاج علی برغمدی است که در کنار ایشان سرکار خانوم زهرا برغمدی به عنوان دبیر اجرایی مراسم کمک بسیاری به حاج علی برغمدی کردند تا این مراسم به نحو احسن برگزار شود همچنین مردم روستای برغمد با حضور پرشور خود درمراسم تعزیه خوانی گرمابخش مراسم بودند و تاثیر به سزایی در بهتر برگزار کردن مراسم داشتند.

تعزیه خوانان روستای برغمد در سال ۹۵

تعزیه خوانان تعزیه برغمد محرم ۹۵ حامد فتحی : در نقش مسلم بن عقیل = موافق خوان
محمدرضا وکیلی : در نقش امام حسین (ع) = موافق خوان
استاد حسن وکیلی : در نقش حضرت زینب = مخالف خوان

مهدی شمس آبادی : در نقش شمر = مخالف خوان
قاسم رزقی : در نقش هانی = مخالف خوان
محمد جلینی : در نقش حربن ریاحی و حضرت عباس = موافق خوان
هانیه شمس آبادی : در نقش سکینه = موافق خوان

تعزیه شهادت دو طفلان مسلم

در تعزیه برغمد محرم ۹۵ تعزیه شهادت دو طفلان مسلم وقتی حضرت مسلم دیگر از مردم کوفه نا امید شده بود تنها نیمه شب در کنار خانه ای نشسته بود صاحب خانه زنی به نام طوعه بود وقتی مسلم را دید وشناخت او را به منزل خود برد و به مسلم پناه داد تا اینکه پسر طوعه شب وقتی به خانه آمد و حضرت مسلم را دید مکان حضرت را به ماموران حکومتی داد تا ماموران به خانه طوعه ریختند و با تلاش بسیار توانستند حضرت را دستگیر کنند حضرت مسلم را نزد پادشاه کوفه بردند و ابن زیاد دستور داد او را دار بزنند و حضرت مسلم را بر دیواره کاخ دار زدند و به شهادت رساندند.

در تعزیه برغمد محرم ۹۵ تعزیه شهادت دو طفلان مسلم ، یزید با دستور داد هر که دو طفلان مسلم را پیدا کند و نزد من بیاورد پاداش بسیاری از طلا به او خواهم داد طفلان مسلم هم که در بیابان به دنبال پدر خود می گشتند به وسیله دو چوپان پیدا شدند این دو چوپان دو طفل را بر دوش گرفتند و به خانه خود بردند و زخم های پاهای تاول زده دوطفل را خوب کنند.

بعد از چند روز غلام ابن زیاد عبیدالله از کنار خانه این دو چوپان گذر می کرد که به درب خانه این دو رفت و طلب آب کرد تا اینکه چشمش به این دوطفل افتاد و چون خواست دو طفل را با خود نزد ابن زیاد ببرد اما چوپانان مخالفت کردند و مانع شدند غلام هم برگشت تا جای این دو طفل را به ابن زیاد بگوید دو طفلان مسلم به خانه دیگری رفتند که زنی در آن خانه بود که اسم شوهرش حارث بود.

حارث هم که فرد بی دین و ایمانی بود با پیدا کردن این دو طفل سر از تن دو طفل مسلم جدا کرد و سرها را نزد ابن زیاد برد او هم بادیدن این صحنه به او گفت من این دو طفل را زنده می خواستم دستور داد گردن حارث را بزنند.

تعزیه حربن ریاحی

تعزیه برغمد محرم ۹۵ تعزیه حر که یکی از سردمداران دشمن بود و آب را بر روی اهل بیت امام حسین (ع) بسته بود از کَرده خود پشیمان شد و راهی کربلا شد تا در کنار امام حسین (ع) باشد و با جنگ با لشکریان یزید به یاری امام حسین (ع) برود در میانه راه حضرت عباس (ع) جلوی راه حر را گرفت و وقتی امام حسین (ع) حر را نادم و پشیمان دید او را پذیرفت حر هم روبروی امام ایستاد و توبه کرد حر در جنگ با سپاهیان یزید با دلاوری های بسیار به شهادت رسید.

 

 

تعزیه حضرت علی اکبر

قبل از نبرد حضرت علی اکبر نزد خانواده خود رفت و بعد از رخصت از امام حسین (ع) نزد مادرش ام لیلا رفت در حالی که برادرش حضرت علی اصغر در دستانش بود گریه کنان از مادر خود خداحافظی کرد و کفن پوش به میدان نبرد رفت هیبت علی اکبر مثال زدنی بود و ترس بر اندام دشمن می انداخت علی اکبر وقتی بعد از رجز خوانی بسیاری از لشکریان یزید را به هلاکت رساند یزید هم خود را ناتوان دید دستور داد با تیر بر او حضرت را از پای در آورند حضرت علی اکبر که نای بلند شدن نداشت به روی سرش آمدند و حضرت را به شهادت رساندند.

 

تعزیه حضرت عباس

در تعزیه قسمت حضرت عباس هم وقتی علمدار کربلا به خیمه ها بازگشت تا برای دیدن حضرت زینب بیاید و با او وداع کند با چشمانی اشک بار به داخل خیمه ها رفت و با دیدن حضرت زینب سرش را بر شانه های زینب گذاشت حضرت زینب هم چون طاقت دوری برادر را نداشت اشک می ریخت و به قد و بالای حضرت عباس می نگریست.

حضرت عباس علمدار کربلا وداع جانسوزی با حضرت زینب داشت و راهی فرات شد تا برای اهل بیت آب ببرد در مسیر بازگشت حضرت عباس گرفتار لشکریان یزید افتاد و آنها به نامردی به او تیر زدند و وقتی حضرت بر زمین افتاد دست ها و پاهایش را قطع کردند در آخر شمر بر سر حضرت عباس رسید و سر حضرت را جدا کرد و حضرت عباس را به شهادت رسانید.

 

 

تعزیه قسمت شهادت امام حسین (ع)

در تعزیه قسمت شهادت امام حسین (ع) عبدالله از خیمه ها گریخت تا به سوی عمویش برود عبدالله که یتیم بود و جز عمویش امام حسین (ع) کسی را نداشت از خیمه ها به سمت عمویش رفت و در میانه نبرد کربلا گرفتار لشکر یزید شد آنها هم با بی رحمی لباس های عبدالله را از تن کندند و عبدالله را عریان کردند و جلوی دیدگان امام حسین (ع) عبدالله را به شهادت رساندند امام با دیدن این صحنه خود را به عبدالله رساند او را در آغوش گرفت و انتقام سختی از لشکریان یزید گرفت و تعداد زیادی از آنان را به هلاکت رساند اما تعداد زیاد لشکریان یزید دور امام حسین(ع) حلقه زدند و از هر طرف به امام حمله ور شدند وقتی شمر حال امام را دید بالای سرش آمد و سر امام  را از تن جدا کرد و امام حسین (ع) را به شهادت رسانید.

تعزیه قسمت غارت خیمه ها

ابن سعد دستور داد که نیروهایش به خیمه ها رفته و به غارت خیمه ها ب\ردازند لشکریان ابن سعد با بی رحمی تمام به زنان و کودکان هم رحم نکردند و حتی گوشواره ها و النگو های آنان را کندند حضرت رقیه که از خیمه ها بیرون زده بود خسته در راه کربلا به دنبال پدر خود می گشت در میانه راه کربلا از فرط خستگی و تشنگی خوابش گرفته بود که ابن سعد بالای سر رقیه حاضر شد.

و با تازیانه بر سر او زد و حضرت رقیه را به سمت خیمه ها برد. در میان خیمه ها حضرت زین العابدین که از بیماری رنج می برد هم گرفتند و بر دستان و پاهای اسیران کربلا زنجیر بستند ، اهل بیت امام وقتی از شهدای کربلا خداحافظی کردند به سمت شام راهی شدند تا نزد یزید بروند در میانه راه هم دلاوران کربلا را سربریده و سرهای آنان را بر سرنیزه ها کردند و با شادی به سمت شام راهی شدند.

تعزیه قسمت شهادت حضرت رقیه

حضرت رقیه که پدر خود را خیلی دوست داشت برای دیدنش لحظه شماری میکرد نزد یزید یکی یکی یزید نام سرها را پرسید که شمر جواب می داد سر های حضرت علی اکبر ، حضرت علی اصغر ، حربن ریاحی ، حضرت عباس و… را نزد یزید آوردند یزید سر امام را می خواست که سر را درون تشت نزد یزید آوردند که یزید با دیدن سر امام حسین (ع) بی احترامی کرد شراب ریخت و با چوب بر سر امام حسین زد بعد از این کار سر را نزد حضرت رقیه آوردند که رقیه دختر سه ساله امام حسین (ع) با دیدن سر امام از هوش رفت و درگذشت.

  • IMG_9825
  • IMG_9665
  • IMG_9686
  • IMG_9597
  • IMG_9553
  • IMG_9126
  • IMG_9162
  • IMG_9235
  • IMG_9248
  • IMG_9327
  • IMG_0512
  • IMG_8449
  • IMG_8872
  • IMG_8982
  • IMG_9124
  • IMG_0485
  • IMG_0457
  • IMG_0335
  • IMG_0290
  • IMG_0269
  • IMG_0062
  • IMG_0094
  • IMG_0109
  • IMG_0121
  • IMG_0232

 

مطالب مرتبط

نظر بدهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.